مرجان ریاحی– سوئد: هشتمین جشنواره یاری پس از سه روز نمایش فیلم در اپسالا در استکهلم هم با یاد خسرو شکیبایی آغاز شد. جشنواره یاری در سینما پارک استکهلم در شرایطی آغاز شد که مردم مشتاق برای خرید بلیت در صفهای طولانی ایستاده بودند و جالب اینکه تعداد کثیری از این مخاطبین را سوئدیهای مشتاق شناخت سینمای ایران تشکیل میدادند. همچنین تعداد زیادی از خبرنگاران رسانههای سوئدی و فارسی زبان برای مصاحبه با هنرمندان ایرانی در سینما پارک مستقر شده بودند.
در میان مخاطبین سفیر سابق سفارت سوئد در تهران و همسرش هم دیده میشدند. داریوش مهرجویی که همراه با همسرش وحیده محمدیفر و دخترش مونا و گلشیفته فراهانی برای جلسه پرسش و پاسخ به روی سن آمده بود در جواب به سوال مخاطبی که پرسید چه دلیلی داشت علی سنتوری عبا به تن کن گفت: در فیلم میکس در قسمتی ما به زندگی یک موزسین می پردازیم که اتفاقا ناصر چشمآذر که خودش هم موزسین است؛ این نقش را ایفا میکند. در آنجا هم چشمآذر عبا تنش است و اصولا خیلی از کسانی که در ایران کار موسیقی میکنند در منزل از این پوشش سنتی استفاده میکنند. در ضمن فراموش نکنیم علی از یک خانواده سنتی است و انتخاب این پوشش کاملا برای او طبیعی است.
در ادامه یکی از مخاطبین ضمن موثر دانستن حضور صدا و اشعار محسن چاوشی در سنتوری از مهرجویی خواهش کرد سلام سوئدیها را به چاوشی برساند که این تقاضا با تائید حضار روبرو شد.
مهرجویی در ادامه در پاسخ به این سوال که سوگلی فیلمهای شما چه فیلمی است گفت: هر چند فیلمها مانند بچههای سازنده هستند اما واقعیت این است که دختر دایی گم شده بیشک سوگولی فیلمهای من است.
در ادامه جلسه گلشیفته در پاسخ به سوال یکی از مخاطبان که شما در میم مثل مادر یک مادر نمونه بودید و در سنتوری یک زن بیوفا خودتان کدام نقشتان را بیشتر میپسندید؛ گفت: مسلم است که همه یک مادر فداکار را دوست دارند و زنی که به دنبال یک زندگی بهتر دیگر حاضر نیست با شوهر معتادش بماند را درک نکنند!
در ابتدا من هم با آقای مهرجویی بحث داشتم و میگفتم هانیه نباید علی سنتوری را رها کند. اما آقای مهرجویی به من گفتند زن امروز نباید تحت هر شرایطی همه چیز را تحمل کند و هانیه حق دارد شوهری که حاضر به ترک مواد نیست را ترک کند و حالا که فکر میکنم میبینم هانیه کار درستی کرد. چرا باید میماند و تحمل میکرد؟
فیلم سنتوری همچنین در نخستین روز هشتمین جشنواره فیلم یاری در سینما قصر شهر اپسالا در سوئد به نمایش درآمد و پس از آن هم مهرجویی به سوالهای حاضران پاسخ داد. مهرجویی پس از نمایش فیلم در پاسخ به این سوال که چرا سنتوری در ایران نمایش نداشته، گفت: این فیلم سرنوشت عجیبی داشت. با وجود داشتن تمامی مجوزها و شروع تبلیغات، سه روز مانده به اکران به ما گفتند در حال حاضر صلاح نیست که این فیلم اکران شود و بعد از مدتی سیدی قاچاق فیلم در مسکو دانلود شد و در سراسر دنیا پخش شد و امید تهیهکنندگان فیلم کاملا از بین رفت.
گلشیفته فراهانی هم در پاسخ به این سوال که شما هم تجربه کار با داریوش مهرجویی و هم رایدلی اسکات را دارید این دو را چطور با هم مقایسه میکنید؛ گفت: این سوال خیلی سختی است! مثل اینکه بپرسید کی از کی خوشگلتر است. البته آقایان اسکات و مهرجویی به شدت به هم شبیه هستند از نظر رفتاری. هر دو خونسردی بیش از اندازهای دارند. ولی به نظر من اگر امکانات سینمای آمریکا دست کارگردانی مانند مهرجویی باشد واقعا آپولو هوا میکند!
فراهانی افزود: اگر سینماگران را با شناگران مقایسه کنیم سینمای ایران مانند شنا کردن در رود کارون است و سینمای آمریکا مانند دراز کشیدن روی یک تشک بادی در یک دریاچه آرام و خوردن نوشیدنی. پس میشود نتیجه گرفت ایرانیها شناگران بهتری هستند!
در ادامه وحیده محمدیفر فیلمنامهنویس در پاسخ به این سوال که چرا نقش معتاد را به یک موزیسین دادید گفت: ما میخواستیم مشکل اعتیاد را مطرح کنیم. بگوییم معتاد بیمار است و احتیاج به کمک دارد. این کاراکتر میتوانست هر شغلی داشته باشد ولی ما داشتیم قصه علی سنتوری را میگفتیم که یک موزیسین بود.
منبع خبر : پایگاه خبری فیلم کوتاه